روز ملی اقلیت‌های جنسی ایران | پسر

روز افتخار رنگین‌کمانی‌ها در سایر رسانه‌ها
منبع این نوشته: پسر – تاریخ انتشار: 26-07-2010

 

یکم امرداد 1389، عده‌ای این روز را گرامی داشتند. بزرگداشت اولین سال‌گرد روز ملی اقلیت‌های جنسی ایران، یاداوری حقوق و مسئولیت هریک از ما ست. حق ما در تقابل با یک‌دیگر و اجتماعی که در آن زیست می‌کنیم و مسئولیت هر کدام از ما، پیش از هر چیز در برابر خودمان و همچنین در برابر هر کدام از ما و در تقابل با اجتماع بشری.

ما توانستیم در این روز نشان دهیم، وجود و حضور آشکار و پویا داریم و ظرفیت‌های اقلیت‌های جنسی برای هم‌بستگی و اراده‌ی جمعی برای ما روشن شد.

اشتیاق برای تمرین با‌هم‌بودن، تحمل هم، هم‌یاری و مشارکت در هر آن‌چه زندگی ما ست، از غم و از شادی.

ایده‌ی داشتن روزی شبیه به آن‌چه در روزهای آخر تیرماه به عنوان روز ملی اقلیت‌های جنسی، از سویی از جامعه‌ی کوییر ایرانی پیش نهاده شد، سال‌ها است به صورت‌های مختلف مطرح و بحث شده است و امسال عده‌ای از ما به مرحله‌ای رسیدیم که با تجربیات و ذهنیتی که در این زمینه داشتیم دست‌به‌کار شدیم و اقدامی را در این زمینه شروع کردیم.

واقعیت این است که می‌شد ماه‌ها و سال‌ها مانند گذشته بر روی این مسئله بحث و گفت‌وگو کرد ولی گاهی برای این‌که کاری پیش برود و جدی گرفته شود، لازم است اقدامات قاطعی صورت گیرد. هر کاری آغازی دارد و هیچ کاری از ابتدا تمام شده و بی‌عیب نیست و ما امسال در نقطه‌ی آغاز هستیم نه در پایان راه، همین امسال که همه‌ی ما داغ دار فرزندان این سرزمین هستیم و دل‌نگران حال عزیزان‌ در بندمان، درست همین امسال که این خاک و مردمان‌ش چشم دنیا را نسبت به زیبایی حرکت خود خیره کرده است. ما همین امسال دست‌به‌کار شدیم چراکه تعطیل هرچیز در جهت انسانیت، به هر بهانه‌ای به ضرر حقوق انسانی و رسیدن به شرایط برابر است. چراکه ما باور به این مسئله را ضروری می‌دانیم که رسیدن به فردایی بهتر، در گرو دیدن چشم‌انداز برابری و حقوق تمامی ما است. یک‌یک افراد انسانی.

با هر ان‌چه از توان و امکان که در اختیار داشتیم، تلاش کردیم تا جای ممکن با افرادی با دیدگاه‌های مختلف موافق و مخالف در باره‌ی این موضوع گفت‌وگو کنیم و تعامل ایجاد کنیم، هیچ شخصی یا گروهی رهبری این اقدام را برعهده نداشت، این خواست و نیازی عمیق در وجود بسیاری از ما بود تا روزی را برای پرداختن به خود و دوستان‌مان به‌عنوان یک جماعت و نه فقط یک فرد داشته باشیم. روزی که تا زمان آزادی این خاک و تا زمان رنگ‌باختن این مرزبندی‌ها، روز ما باشد. تا آن‌زمان که هر روز، روز انسان باشد فارغ از هرچیز دیگر.

و شروع همه‌ی این‌ها فقط کافی بود با با یک جمله یادآوری شود تا افراد و گروه‌ها به‌صورت خودجوش و فعالانه، پی‌گیر آن شوند و هرکس با توجه به انتظارات و دیدگاه خود راهی را در این جهت در پیش گیرد و خوش‌بختانه این طرح با استقبال خوبی روبه‌رو شد، مهم‌ترین کاستی‌ای که امسال با آن روبه‌رو بودیم این بود که تعداد افرادی که به آن‌ها در این زمینه اطلاع‌رسانی شد محدود بود و این امکان مشارکت و هم‌فکری بسیاری از دوستان را از ما گرفت ولی این نه از روی بی‌توجهی ما بلکه به دلیل محدودیت زمان و امکانات بود.

تعدادی از ما در جمع‌های دوستانه‌ی مان، تصمیم گرفتیم یک جشن کوچک برپا کنیم و با آن‌چه برای‌مان ممکن و در دست‌رس بود مراسمی را برای این روز برگذار کنیم.

با تلاش و هم‌کاری دوستان توانستیم چند پرچم رنگین‌کمان و نمادهای دیگر رنگی تهیه کنیم و برای یادبود این روز اثر دست خود را با رنگ‌های رنگین‌کمان بر روی یک پارچه گذاشتیم. تدارک‌دیدن برای حرکتی حتی این‌چونین کوچک و هم‌کاری و هم‌فکری دوستان در این روز سبب شد تا خود را بیش از یک فرد و عضوی از جامعه‌ی اقلیت‌های جنسی حس کنیم، شاید برگذاری چونین مراسمی بیش از آن‌که بر روی دیگران تأثیر داشته باشد و وجود ما را در جامعه یادآوری کند، تلنگری است به خودمان، فرصتی است برای داشتن حسی خوب نسبت به خود و دوستان‌مان.

در مهمانی کوچکی که برپا کردیم، تعداد زیادی عکس با نماد‌های رنگین‌کمانی گرفته شد، تقریباً تمام کارها با مشارکت دوستان انجام گرفت. حتا بادکردن بادکنک‌ها و تنظیم چیدمان محل هم جزئی از زمان باهم بودن‌مان بود. یک کیک ساده هم خوردیم که دور هم و در آن حال و هوا خیلی چسبید. یکی از دوستان چند شعر از شعرهای زیبایش را برایمان خواند، فرصتی بود برای همه‌ی ما تا فارغ از هیاهو و دغدغه‌های روزمره، در یک فضای رنگین‌کمانی احساس امنیت و تعلق کنیم.

پس از مهمانی، با تعدادی از دوستان بیرون رفتیم تا دور شهر چرخی بزنیم. پرچم رنگین‌کمان را که خودمان دوخته بودیم، از ماشین بیرون آوردیم و جیغ و هورا کشیدیم، یک خانم از توی ماشین‌ش پرسید این پرچم نماد چیه؟ ما هم گفتیم ال جی بی تی، تمام اتفاقات این روز تجربه‌ی خوب و به‌یاد‌ماندنی برای ما بود. تجربه‌ای که فقط به لطف داشتن یک روز خاص به آن رسیدیم.

کار بزرگ از روز بعد آغاز شد، از این پس کسانی که مزه‌ی این روز را چشیدند مشتاق خواهند بود تا این تجربه‌ی دل‌پذیر را با دیگران قسمت کنند تا سال آینده این روز را هرچه باشکوه‌تر برگذار کنیم.